زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

تفاوتها........

سلام دخمل نازم.دختر گلم زیباترین بهانه زندگی..... اين كارتون هايی بوده كه مامانی و بابايی تو بچگی نگاه می كرديم.خيلی باهاشون خاطره داريم.گفتم بزارم اينجا تا ببينی كه دوره ما چی بوده و دوره شما چی هست.البته زحمت پیدا کردنش را من نکشیدم از تو ی وبلاگ کودک خلاق فردا وبا اجازشون برداشتم .......امیدوارم خوشت بیاد..... مگ مگ و دوستان زبل بدو برو ادامه مطلب     آن شرلی با موهای قرمز   خونه ی مادربزرگه   پسر شجاع   سفرهای میتی کمون   هاچ زنبور عسل   خاله ریزه و قاشق سحر آمیز   بینوایان   د...
16 آذر 1391

ثنا به روایت تصویر

ماشاالله یادت نره.......ماشاالله...ماشاالله.... قسم به پا هایی که جز تو در پی هیچ قدم نمیگذارند.       با مقنعه خاله چرا کلاس گذاشتی الهی قربونت برم..........     قربون اون نگاه متعجبت.............          چقدر بهت میاد مثل یه تکه ماه شدی................   ساعت یک نیمه شب تازه دستات را به طرف من دراز کردی که من را بغل کن وقتی بغلت کردم رفتیم تو اشپزخونه تو هم که عشق سبدی تا که سبد را دیدی ذوق زده شدی....من هم چون تو جیغ نزنی و بابایی را بیدار نکنی گذاشتمت توی سبد ...........بقیه هم که ب...
15 آذر 1391

مسابقه نی نی فشن

سلام دوست جونی ها ثنا جون در مسابقه نی نی فشن شرکت کرده اگه دوست داشتید به ادرس زیر مراجعه کنید و بهش رای بدید . کدش هست 0036 به دو نفر می تونید رای بدید مهلت رای دادن تا ظهر پنج شنبه می باشد. http://ninimod.niniweblog.com/         ...
15 آذر 1391

خاطرات تاسوعا و عاشورا

  سلام بر دخملی شیطون صبح روز تاسوعا بابایی از پای دیگهای نذری اومد و ما را با خود برد... قرار بود جلوی علم سر طوق(سر اون علم هر پنج شنبه میره کربلا و بر می گرده به خواب یکی از علما اومده برای همین خیلی خیلی معجزه داره البته اگه به نیت خالص دعا کنی من و بابایی تو را از اون داریم)گوسفندی که پارسال نذر کرده بودیم سر ببریم ساعت 9 صبح رسیدیم و عمو امیر و دایی علی گوسفند را اوردند و موقعی که علم ها سلام می دادند سر اون بی زبون را بریدیم توی اون بارون خیس شدیم ولی تو بر عکس همیشه خوشحال بودی........... بعد از اینکه  هیئت ها رفتند ما هم رفتیم خونه باباجون خودم که بابایی گوسفند را تمیزش کنه...
11 آذر 1391

ثنا و شیر خوارگان حسینی

سلام بر حسین تشنه لب .....سلام بر غنچه خونین کربلا   ای ذبیح آب         پسر رباب          چقدر شدی زیبا ای گواه من         بی گناه من        محو تو شده بابا حاجی ششماهه ام                     سوی خدا می روی حج تو گشته قبول                     &n...
3 آذر 1391

6 ماه و 6 روزگی ثنا دردونه

سلام به بقچه عشقم عزیزم چند وقته موقع خواب همینطور می قلتی و دمرو می افتی دستت را هم دم دهنت می گذاری من هم از ترس خواب ندارم  دیشب از خوابیدنت عکس گرفتم تا صبح به بابایی نشون بدهم که تو خودت صبح قبل از اینکه بابا بره سر کار دمرو خوابیدی بابایی وقتی دید کلی برات ذوغید می خواست بوست کنه من نگذاشتم گفتم الان بیدار می شوی .......با موبایلش ازت عکس گرفت تا سر کار هی تو را ببینه...........از بسکه وروجک هستی اصلا این ماه قد و وزنت زیاد نشده بود خیلی نگرانت هستم.... قدت بود 65....... وزنت 200/7............. دور سرت هم 42............. پس کی می خواهی بزرگ شوی قشنگم دلم اب شد..............    مدل...
2 آذر 1391

نیم سالگی ثنا جون

                           سلام عزیزم ،عزیزم سلام                          دوستت دارم عاشقتم وسلام زندگی من و بابات از وقتی اومدی مثل شکل بالایی شده ناز دونه مــــــــــــــا هووووووووووورررررررررررررررررررااااااااااااااااااااا عزیزم نیم سالگیت مبارک ..........اینم کادو 6 ماهگی من و بابایی   ...
27 آبان 1391