از شیرین زبونی های خانـــــــوم
سلام به دختــــــــر نازم. عشقـــــــــم امروز میخوام از شیرین زبونیات بگم که بینهایتا و من و هم الزایمر دارم و سریع فراموش میکنم ببخش منو عزیز دلم. دیشب اومدی میگی مامان شعر یه توپ دارم قل قلیه چرا اول میگه یه توپ دارم قلی قلیه بعد میگه من این توپا نداشتم من متوجه نشدم اخرش این یه توپ داشته یا نداشته من بابا سبحان برات توضیح دادیم که اخر شعر میگه که من چطوری این توپ قل قلی رو به دست اوردم به خاطر مشقاش بوده که خوب نوشته .. گفتی اخه اینا چه شعرایی هستن دیگه ادم گیج میشه رفتیم خونه مامان جون واقاجون عمه زهره اومده...