زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

عکسهای سفر نامه مشهد (2)

فرقی نمی کند چه ساعتی از شبانه روز باشه.. صدایت را که میشنوم  خورشید در دلم طلوع میکند....   سلام عزیزم الهی مامان فدات بشه .. من با تمام لوس بازیهات و وابستگیهات می خوامت.. مخصوصا وقتی که نی نی میشی و تمام حرفهات را مثل نی نی ها میزنی دلم میخواد قورتت بدم.... اول از همه یکم از شیرین زبونیات بنویسم و بعد هم عکسهای مشهد و شمال... چند روزه که دارم واسه تولدت لباس میدوزم تو هم در کنار من هر کار دوست داری انجام میدی ..هر درز لباس که دوخته میشد تنت می کردی و میگفتی میخوام برم مامان جون ببینه هر چیز بهت میگفتم عزیزم هنوز کش دامنت را ندوختم تو پله از پات در میاد صبر کن کام...
20 ارديبهشت 1394

36 ماهگی ؛ سفرنامه به شمال و مشهد(1)

سلام عزیزم ،سلام خانم خانم ها  هر روز که میگذرد شیرین زبونیات بیشتر می شود.. نوشتن زیبا ترین کار دنیاست..... و زیباتر از ان... چشم توست که آن را می خواند.... نوشتن یعنی نگاه کردن در چشمان.... کسانی که دوستشان داریم..... من هر روز خاطراتت را برایت می نویسم. تا روز که چشمان تو اینها را بخواند.... و آن روز تمام عشق مادریم را درک خواهی کرد... دخترم.... ثنای نارم.... تا بی نهایت دوستت دارم...   این عکس را طبس ازت گرفتیم.. خیلی دوستش دارم...     این عکس را تو ویلای رشت خاله ازت گرفت اینم خیلی دوستش دارم.. این دو تا را برات زدیم رو ش...
2 ارديبهشت 1394

مسافرت ..مسافر کوچولو قسمت دوم و پایانی

سلام عشقم   سلام به عزیزترین؛قشنگ ترین؛شیطون ترین و بهترین دختر دنیا....   خودم بغل می گیرمت پر میشم از عطر تنت کاشکی تو هم بفهمی که می میرم از نبودنت خودم به جای تو شبا بهونه هاتو می شمرم جای تو گریه می کنم جای توغصه می خورم   این نوشته زیبا را از یه مجله خوندم برات نوشتم   بعد دیدم تو وبلاگ الیسا وروجک هم هست گفتم سوء تفاهم نشه..     بلاخره اینترنت وصل شد و من تونستم بعد از یک هفته بیام از مسافرت و شیرین کاری هات بنویسم..... بیا دنبالم چشمای نازت را بنازم.     خوش اومدی توت فرنگی مامان....   روز دوشنبه ساعت 6 بعد از ظهر ...
7 آبان 1392

مسافرت ..مسافر کوچولو قسمت اول..

سلام فرشته کوچولو   همچنان اینترنت قطع ..الان ساعت 3 نیمه شب و پا شدم عکسهات را اپلود کنم  ولی باز هم نمیشه..این چند تا عکس را با کلی وقت صرف کردن اپلود کردم من را ببخش انشاالله وقتی که وصل بشه میام و مفصل برات مینویسم و نظرات دوستان را تایید میکنم ...در ضمن عید غدیر را به همه دوستان و دختر گلم تبریک میگم....     بفرما ادامه مطلب...         قبل از رفتن به مشهد خونه مادر جون و اقاجون دخترک انار دوست ...   بفرما...اینجا 17 ماه و 24 روزه بودی                   &n...
2 آبان 1392

سفری دیگر

سلام به حاکم بزرگ     سلام نانازم..     خدایا بابت همه ی خوبیهات ازت ممنونم.   بابت اینکه منو لایق دونستی و بهترین فرشته ات را بهم امانت دادی     خدایا بابت این زندگی آرومی که بهم دادی ازت ممنونم،   همیشه مواظب من و رسول باش که بتونیم مواظب فرشته ات باشیم     خدایا دوستت دارم بـــــــــــــــــ ـــــــــــــــو س     دوستمان بدار .....       وهیچ موقعه قلبمون را نشکن     الهی امین...یا رب العالمین     بدو خوشکلم ادامه را بخون... ...
15 شهريور 1392

اولین مسافرت دخملم

سلام به دخمل ناز نازم                سلام به دخمل طنازم   خوشکل من بلاخره برای اولین بار یه مسافرت کوچولو رفتیم که خیلی خوش گذشت   تو هم اصلا اذیت نکردی فقط از دست کنجکاوی هات دیگه با بابایی هلاک شدیم..     بیا ادامه مطلب تا بقیش را بگم..   چهارشنبه 92/5/16   ثنا جونم اول برات بگم که یک روز قبل از عید فطر برات یه لاک خوشکل خریدم   و وقتی خواب بودی یکی از دستات را لاک زدم وقتی از خواب بیدار شدی   و دیدی ناخنات قرمزه تعجب کردی منم برات توضیح دادم و خودت با کمال    میل اون یکی دستت را دراز کردی تا برات لاک ...
23 مرداد 1392
1