زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

عکسهای 1 سال و 1 ماه و 27 روز

دختر خوشکلــــــــــــــــــــم سلام عزیز دلمی......  الان که واست مینویسم شما مثل یه فرشته خیلی خیلی ناز خوابیدی،انقدر عاشقت هستم که خدا میداند بدون تو نمی تونم نفس بکشم....باور کن نفسم به نفست بستس، انقدر دوستت دارم که زبانم از گفتنش قاصره،باور کن همه دنیامی ،باور کن تو همون چیزی هستی که میخواستم خیلی خوشحالم که خدا بهم دختر داده تا بهترین همدم و مونسم باشه ،بهترین دوست و همراهم باشه...خدا هیچ کاریش بدون حکمت نیست..........   ولی نمیدونم حکمتش از اینکه یک ماه و نیمه دارم از درد زانو می میرم چیه؟ حتی دیگه نمیتونم دختر عزیزم را بغل کنم نمیتونم ببرمش دستشویی ..نمیتونم نمی تونم نمی تونـــــــــــــــــــــــــــم.. دی...
29 تير 1393

ادامه پست پایین جوجوی سخن گوی ما

    مامان...ساعت 11 شب ثنا جون غذا می خوای برات بیارم .. ثنا جون..نه مامان....برنج و عدس و کشمش بیارم...تخم مرغ بیارم...سیب زمینی بیارم.. ثنا جون...نه هیچی نِخام.(نمیخوام) مامان....کتک می خوای ثنا جون....بله خُتک می خوام  و دوید جلوی من و پشتش را به من کرد و گفت مامانی خُتک بزن به باسنم منا بگی  و بعد میدوید میرفت و میومد و همون کار را تکرار می کرد.... اخر هم خوابید روی زمین و گفت مامانی خیلی خُتک بزن خیلی بزن ....من و بابایی  از دست تو وروجک تازه میرفتی مغازه کتک می خریدی می گذاشتی کف دست من و میگفتی بزن به من..   وقتی میریم پارک تا  دست بچه ها بهت می خوره گریه...
23 تير 1393

خدایا از دس ثنا

  الهی مامان فدات بشه ناز گلم تو همه کارات شیرینه   هزار ماشاالله به تو گل دختر مامان   تو جون و عمرمی نفسم   دورت بگردم کهانقدر مهربونی و لجباز   قربونت بشم مکالمه های ثنا جون ما بین خانواده   مامان.....ثنا جون اسباب بازیهات را جمع کن مهمان میاد خونمون ثنا جون....باشه چشم ..و در حین جمع کردن میگی خدایا از دَس مامانی.     مامان ...ثنا جون تخم مرغ را بده بشکنم برات بپزم ثنا جون....مامانی سرت درد میکنه نمیتونی خُخ مرغ را بشکنی صَب کن سرت خوب بشه.     اقاجون (بابای بابایی).....داره کبریت روشن میکنه.. ثنا جون....اقاجون اینا و...
20 تير 1393

بابایی بریم مَجِد.بریم امام

سلام به مامان باباهای مهربون نماز روزهاتون قبول   چیزی در کلامم نیست جز دوستت دارم  عزیزم    سلام عشق مامان   دوستت دارم هایت را به کسی نگو   نگه دار برای خودم   من جانم را برای شنیدنش کنار گذاشته ام.......             روز سه شنبه  خونه دایی جون  سعید و علی افطار دعوت بودیم برگشتنی تا امامزاده را دیدی  گفتی  مامانی بریم امام نناز بخونم ،قرقان بخونم باشه چشم.. بابایی میخواست بنزین بزنه من و تو پیاده شدیم رفتیم امام و بابایی رفت بنزین بزنه وقتی وارد شدیم دا...
19 تير 1393

لذت با هم بودن

  عزیز دلم دیگه واسه خودش خانمی شده دیگه یه لحظه هم نمیشه بدون تو زندگی کرد هر چند که بعضی وقتها واقعا حرص میدی و اذیت میکنی ولی خوب بچه ایی دیگه کارش نمیشه کرد دوستت دارم فرشته کوچولوی خونمون خیلی چیزها را قبل از این که شروع کنم به نوشتن میخوام برات بنویسم ولی به محض اینکه میام بنویسم کلی از اونها فراموشم میشه امان از دست این مغز بی فکر من اول از همه بگم که از بس دفترچه بیمه من و بابایی را اوردی و گفتی ببین دَترچه من عکس نداره بریم عکس بگیرم بزنیم دترچه من ؛با یه قیافه ملتمسانه . از رو رفتیم روز یکشنبه93/4/7  رفتیم عکاسی یادواره و ازت عکس گرفتیم حالا اینجا هم داس...
12 تير 1393

عروسی و هفته ایی که گذشت

سلام عشق دوست داشتنی من    سلام دختر شیرین و شیطون خودم    عزیزم.... زندگی در حرکته و شما روز به روز بزرگتر میشی   امیدوارم همیشه راه درست را انتخاب کنی   عزیزم ..قشنگم...امیدم...   زندگی خیلی قشنگه با تو دنیا برای ما زیباتر و روشنتره   من وبابایی خیلی خوشحالیم   شیرین زبونیات من و بابا را به وجد اورده..   اصلا دنیا رنگاش شادتر شده خیلی عزیززی شیرین زبون   ادامه مطلب فراموشت نشه         یکشنبه93/4/1 ساعت 8 شب از بس تو روز با اجی زهرا دختر خالت با...
8 تير 1393

ماه مهمانی

سلام عزیزم امسال هم خدا را شکر برای مهمانی   خدا زنده هستیم ممنونم خدایا ممونم   روز یک شنبه 93/4/8   مژده که شد ماه مبارک پدید   به عاصیان وعده ی رحمت رسید   ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادتهای پذیرفته شده برایتان آرزومندم     2سال و 1 ماه و 13 روز ...
8 تير 1393

پست اختصاصی خود ثنا جون

داشتم برات پست جدید میزاشتم اومدی یکم کنارم نشستی وقتی که همه چیز را فهمیدی کجاست بهم گفتی مامانی از این شکلها نزار من بزارم و خودت با حرکت دادن موس لپ تاپ رفتی سراغ شکلکها و نتیجه شد این مامانی چرا ؟؟؟؟؟؟؟ این شکلکهای پایین را خودت یکی یکی گذاشتی و من توضیحات شما را در مورد هر کدوم ثبت کردم   چرا عصبانیه نی نی ها حرصش دادند    مامانی این چکا میکنه ؟خوشِله     دندونش مساک زده    موهاشا گل زده    افتاده زمین    خندیده    چرا گریه کرده گوشش درد    ...
7 تير 1393

ثنا جون و تکنولوژی

سلام فرشته مهربونم     سلام شیرین زبونم   خدایا شکرت بابت داشتن چنین فرشته ایی   سریع بیا ادامه مطلب ببین چه خبره دوشنبه 93/4/2   این از عکس گرفتنت             این را نمیدونم از کجا گرفتی هر چه فکر کردم نفهمیدم که نفهمیدم..       بیشتر وقتها کارت شده بازی با لپ تاپ نا این که من برات بیارم نه! خودت روشن میکنی و صبر میکنی تا کاملا ویندوز بیاد بالا به قول کامپیوتری ها.. وارد نوار پایین میشی وارد منوی گیم و میری سراغ بازی با هرکدوم یکم بازی میکنی و خ...
6 تير 1393