زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 12 سال و 3 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

پرنسس مهربونم.

دختر وروجک و ناز خودم پرنسس مهربونم  حسابی داری بزرگ میشی؛خیلی خیلی شیرین و بامزه شدی و کارهات را زودتر از سن ات انجام میدی و منوبابا رو کلی می خندونی .   2 سال و 3 ماه و 14 روز   گذشت لحظه لحظه با تو بودن را سجده میکنم تو به کلبه دو نفری ما خدا را اوردی .ثنایم؛نفس مامان دختر دوست داشتنی ، در تقویم سالهای گذشته من پر از دلشکستگی بود؛ دلشکستگی که ارمغان امدن هدیه بهشتی  ام را به من داد و چه زیباست دیدن لبخند خدا در چشمهای معصوم مخلوق پاکش....   خدایا لبخند این روزها را بر لبها و دلهایمان جاودانه کن..         عزیز...
9 شهريور 1393

بهانه های زندگیم

ثنا جونم بخون      بنواز       برقص     بخند       چون که امروز بهترین روز زندگی  من و بابا هستش.   هم روز دختره    و هم روز سالگرد ازدواج من و بابایی هستش   بهانه های زندگیم از صمیم قلب برایتان آرزوی سلامتی می‌کنم .   از قدیم ندیما همه به مادری که خدا بهش  دختر میده میگن دختر دار که شدی فقط 40 روز سختی داری تا 40 روز دخترت را نگه دار بعد از چهل روز دختر خودش خودش را نگه میداره..دخترت خودش از پس خودش بر میاد.منظور از این گفته زیبایی و جذابیت و دلب...
6 شهريور 1393

از عشق که میگی......

سلام  به دخترکم و به دوستان نی نی وبلاگی امیدوارم که همگی حالتون خوب باشه... دیروز اومدی میگی مامانی من عاقش تو هستم.. منا بگی روی ابرها کلی بغلت کردم و تا تونستم فشارت دادم... بیشتر وقتها توی ماشین یا تو خونه منا بغل میکنی و سرت را میزاری روی سینه من و میگی مامانی این مه مه من بودا خوردم بزرگ شدم دیگه نمیخورم ..و میگی عزیزی ..و داغ من را تازه میکنی.... میگم بابایی را چند تا دوست داری میگی به اندازه ستاره ها...قربونت برم... بابایی واست بستنی گرفته میگم بهش گفتی مرسی میگی صبر کن بیاد سوار ماشین بشه بهش میگم.... بقیه اش را ادامه مطلب نوشتم راست میگم بیا ببین..   امروز تو اشپزخانه صبحانه میخوردیم یکی از ای...
1 شهريور 1393

زیباترین معجزه ی خلقت

سلام ..........ســــــــــــــــــــــــــــــلـام  فنج مامان...   دخترکم تو با ارزشترین موجود روی زمین هستی..............   این پست را قبلا نوشته ام در تاریخ 93/5/25 و یادم رفته بود اپ کنم ببخش دیگه از بس   همش دکتر هستیم و هنوز زانو دردم ادامه داره اصلا حوصله هیچ کاری را ندارم..   تو را دوستت دارم ..خدا را دوست دارم که تو را به من وبابایی داد...     این گلهای خوشکل را تو باغ ثنا جون کاشتیم تقدیم به همه          ثنا جون تو راه رفتن به پارک با اقاجون و مامان جون و زن عمو...و عمه ها.. ببین کارادا کجا نشستی...بین تو تا صندلی به ...
28 مرداد 1393

فرد جدید خانواده و 28 ماهگی موش موشک

سلام ماهک من .... امروز با 27 ماهگی خداحافظی کردی و وارد 28 ماهگی شدی   مبارکت باشه فرشته مهربونم ... انشالله که همیشه زنده و پاینده باشی و روزهای پر از خاطره های خوب داشته باشی.... فقط این را بدون که من و بابایی هر روز بیشتر از قبل دوستت داریم ...... بیا ادامه مطلب..تا خبر خوش را بهت بدم... دیشب93/5/25 با عمو ابوالفضل و خاله رفتیم پارک نزدیک خونمون  و برای اولین بار از سرسره بادی نترسیدی و رفتی بازی و دیگه نمیومدی.... به استپ میگی اُستَب                 حالا نوبت  ترانبلی که از بس خندیدیم هلاک شدیم فقط بدو بدو میکردی &...
26 مرداد 1393

شیطونک مامان

جهانم بی تو الف ندارد   سلام جوجه طلایی   سلام عروسک خوشکل من   خدایا شکر بابت اینکه دختر ناز و خوشکل مثل ثنا جون را بهم دادی....   امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی   بازم بازی با لپ تاپ اونم با برنامه paint هر روز کارت شده توی یه تایمی که من مشخص میکنم بازی کردن خیلی این برنامه را دوست داری          خونه مادر جون و شیطنت در حیاط گفتی مامان با این گلها عکس بگیرم که تا دویدی و ایستادی گفتی خورشید اذیتم میکنه    سه شنبه93/5/14       با مهدی رفتید سراغ مرغ و خروسها و اداشون را در میاری و منتظ...
17 مرداد 1393

جمعه.......

سلام قشنگترین فرشته دنیا.... نمیدونی با اومدنت چقدر زندگی من و بابایی را پر از نور ؛پر از مهربونی ، پر از حرفهای قشنگ، پر از شیرین زبونیهای زیبا کردی ..ممنونیم اذیت .. و من و بابایی تلاش خودمون را میکنیم تا به نحو احسن بزرگ بشی و تو تمام زندگیت بهت خوش بگذره.. نمیدونم اون موقعه ایی که این پست را میخونی چند سالته ولی اینا را بدون که خیلی خیلی دوستت داریم..   93/5/10 جمعه هفته گذشته به بابایی گفتم بیا ثنا جون را ببریم اب بازی اونم قبول کرد  واست لباس و حوله برداشتم و راهی شدیم .. دنبال یه جای با صفا میگشتیم رسیدیم اینجا ... پل مارنان و اب بازی بچه ها... و خوشحالی ثنا جون...     ...
17 مرداد 1393

خانه های قدیمی را دوست دارم

سلام جیگر مامان   امروز ذلم گرفته و یاد قدیما افتادم یاد بچگیم کاش هنوز تو همون دوران هنوز زندگی می کردیم    ای کـــــــــــــــــــــــــــاش   امیدوارم همیشه بهت خوش بگذره و هیچ غم و ناراحتی و مریضی نداشته باشی تا مثل من بگی   ای کــــــــــــــــــــــــــاش خانه های قدیمی را دوست دارم تاریخ در آنها به زیبایی در حرکت است همه چیز عمر دارد، حرف دارد، برکت دارد تکنولوژی آن ها را له نکرده… یاغی گری ها ی مدرن تغییرشان نداده هنوز حیاط هست، حوض است، کوزه هست، قناری می خواند، ماهی شنا می کند… دیوارهای اتاق های کوچک، مهمان جمعیتی زیاد است سفره ها گسترده اند، نه ...
14 مرداد 1393

بازم مروارید

سلام عزیزم خیلی خیلی دوستت دارم از ته قلبم با تمام وجودم انشاالله که همیشه سلامت باشی... دو تا مروارید سفید به مرواریدهات اضافه شد.هر دو بالا یکی سمت چپ 93/5/1 یکی سمت راست 93/5/12  و مثل همیشه وقتی درد داری اصلا به روی خودت نمیاری .قربونت برم عزیزکم دیشب دلت درد میکنه به بابایی میگی عقر(عرق) نعنا بده بخورم خوب بشم بعد هم میگی نسوزم و سریع اب می خوری تا دهنت نسوزه ...داروهاتم خودت میای بهم میگی بده بخورم... کلا دوست داری مستقل باشی..   امروز روز سوم فیزیوتراپی منه و تا 10 روز ادامه داره. و تو هر روز میای دنبالم و بعد از هر بار میگی مامانی پات خوب شد و من میگم بله ولی وقتی میبینی نمیتونم راه برم می...
13 مرداد 1393

خاطره عید فطر

  چشمهایم را می بندم  زمان را متوقف میکنم مسافت ها را از بین می برم و تو را در اغوش می گیرم دلم برای در اغوش گرفتنت  تنگ شده است در اغوشت که میگیرم انقدر ارام می شوم که حتی فراموش می کنم  باید نفس بکشم     ســـــــــــــــــــلام غنچه خوشکل مامان.......   ســــــــــــــــــــــــــــــــــــلام شکلات خوش مزه مامان............   امروز می خوام از خاطره روز فطر برات بنویسم......   بدو بیا ادامه مطلب......         سه شنبه93/5/7   این یه کادو از طرف دایی مهدی  از بس عاشق نسخه و دک...
8 مرداد 1393