زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

شیطونک مامان

1393/5/17 17:45
731 بازدید
اشتراک گذاری

جهانم بی تو الف ندارد

 

سلام جوجه طلایی

 

سلام عروسک خوشکل من

 

خدایا شکر بابت اینکه دختر ناز و خوشکل مثل ثنا جون را بهم دادی....

 

امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشیبوس

 

بازم بازی با لپ تاپ اونم با برنامه paint هر روز کارت شده توی یه تایمی که

من مشخص میکنم بازی کردن خیلی این برنامه را دوست داری 

 

 

 

 

خونه مادر جون و شیطنت در حیاط گفتی مامان با این گلها عکس بگیرم که تا دویدی و ایستادی

گفتی خورشید اذیتم میکنه خنده

 

سه شنبه93/5/14

 

 

 

با مهدی رفتید سراغ مرغ و خروسها و اداشون را در میاری و منتظرید

تخم کنند و برید بردارید بپزید بخورید.....خوشمزه

و همین کار را هم کردید ولی کی تخم مرغ را برداشت مامان چون ثنا

جون گفت دستم را نوک میزنه و دیگه دست ندارم

 

 

 

سه شنبه 93/5/14

 

 مراسم نان پختن خانه مادر جون و اقاجون(مامان بابا خودم) که برای اولین بار بود

میدی نان میپزیم تا یک ربع فقط مات

و مبهوت نگاه میکردی و سوال می کردی جوابت را میدادیم و بعد هم میخندیدیم..تعجبخنده

حتی مهدی هم واست توضیح میداد...

قیافت خیلی خیلی خنده دار بود...نوش جونت عزیزم با ریحان تازه داخل باغچه

و تخم مرغ بومی کلی چسبید جاتون خالی..

 

 

 

رفتیم سمینار خانم دکتر تیموریان  تالار استاد فرشچیان..

تو هم توی اون 2 ساعت اصلا اذیت نکردی..

ممنونم اذت.بوس

 

93/5/15

چهار شنبه

 

 

 

داخل سالن و نقاشی کشیدن شما...

 

 

 

توی محوطه که یه بادکنک ابی هم تو دستته..

اون بادکنک یه تبلیغه از یه مجله به نام دردانه..

خانمه بهت یه بادکنک سفید داده میگی نمیخوام ابی بده ببین مثل لباسم نیستخندونک

میگیری و میگی مِسی..به سفید هم میگی سیپید..

موقع خواب همه برقها را خاموش کردم  و شب خواب روشنه میگی مامانی بادکنکم

سپید شده ببین دیدِه(دیگه) ابی نیست و غش غش میخندی ...

 

 

 

 

 

 

 

 

شیطنت با موتور..

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این از شیطنتهات...عین پسرهاخندونک

پی نوشت..داریم از بیرون میایم تو ماشین همیشه صدای ضبط را تو زیاد میکردی ولی اینبار

بابایی یه چشمک به من زد و صدای اون را زیاد کرد سریع کم کردی و

گفتی هَسایا(همسایه ها) خوابند کمش کن...

صبح زودتر بیدار شدی بدو بدو بابایی پاشو چقدر میخوابی ببین ساعت ظُره..

 

هر روز ساعت 1.45 دقیقه من برای فیزیوتراپی میرفتم و تو با بابایی میرفتید

امام اومدی میگم کجا بودی میگی امام بودم واسه تو دعا کردم گفتم خدایا پا مامان

خوب بشه بیام پول بندازم همه پرسنل اونجا مات و مبهوت شده بودند..

قربون اون دل پاک و معصومت بشم من..

 

فعلا بای بایبای بای

ثنا جون 2 سال و 2 ماه و 28 روز

 

 

 

 

 

پسندها (5)

نظرات (6)

مامان فاطمه
23 مرداد 93 9:39
ماشاءالله به این ثنا خانوم خوشگل....همیشه شاد و سالم باشه
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
ممنونم خاله جون
شهرزاد
24 مرداد 93 2:16
الهی فدای شیرین زبونیهاش ایشالا زودی پای مامانش هم خوب می شه با هم بدو بدو بازی و ورجه وورجه می کنن
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
خدا نکنه خاله.. انشاالله..دیگه خسته شدم..
بابا و مامان
25 مرداد 93 18:07
عزیزم چقدر با لباس آبی خوشکل شدی
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
ممنونم شما لطف دارید.
مامان سبا
26 مرداد 93 3:00
سلام.من یکسالی هست خواننده وبلاگتون هستم.آفرین به حوصله شما.انشاالله ثناجان همیشه سلامت وخندان باشه.
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم از بودنتون و دعای خوبتون همچنین نی نی شما
مامان زکریا
9 شهریور 93 9:49
سلام اول که وبلاگتون رو دیدم اون بالاش نوشتید شیطون بلا ولی این شاهزاده یه پرنسسه مامانش چه عکسای خوشگلی با اون لباس آبیه قشنگ گرفته خدا حفظش کنه ان شالله
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام ممنونم اخه این جمله ایی هست که همیشه خودش تکرار میکنه ولی برای من یه پرنسس خیلی خیلی دوست دشتنیه..ممنونم بهمون سر زدید
مامان امیـــرحسیــــن
27 شهریور 93 16:10
ماشالا خيلي مستقل شديا!! از مامانت مو كم نداري!! واي مريم خدا چيكار كنه خوبه؟ كلي دلمونو آب انداختي؟؟؟!!! چه خبر سمينار؟؟ قرار بوده پسر بشي نشدي!!چه ميشه كرد؟ امير هم مثل ثنا همش به فكر مردمه! ميگه مردم خوابن!يببباشش(يواش)!
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
ماشاالله زیادتر از سنش.. ببخشید..دلت اب افتاد سمینار خانم تیمورزاده در مورد شاد زیستن واقعا