دخترم کارتن خواب شده
سلام خوشکل مامان ،نفسم،عشقم
شاپرکم اخه مگه من و بابایی چه کارت کردیم که رفتی تو کارتن..
می خوای ببینی بیا ادامه مطلب :
بدو عزیزم...
میخوام خودت خوب کاراتا ببینی..
اخر منا از ترس سکته میدی..
از دست تو با این کارات...
7/5/92 بابایی زحمت کشیدند و برای شما یه دستگاه اب تصفیه کن خانگی
خریدند تا شما اب سالم نوش جان کنی..اول که داشتم کابینت را خالی
میکردم رفتم تو اتاق و برگردم دیدم در کابینت را باز کردی و این شکلی
نشستی داخلش.قبل از اونم بستنی خوردی لباست را کثیف کردی...
تازه ژست میگرفتی تا من ازت عکس بگیرم و میومدی میدیدی و میرفتی .
بعد از اینکه نصاب دستگاه را نصب کرد و رفت.
داشتم داخل اشپزخونه را تمیز میکردم که برگشتم دیدم وای خدای من.
از دست تو که فکر کنم میخواستی پسر بشی دختر شدی.
اخه چطور روی کارتن خالی رفتی ایستادی...به عقل جن هم نمیرسه...
خدا را شکر که کارتن پاره نشد.
بعد از اونم رفتی سراغ کارتن بزرگتره ...
همینم مونده بود بری کارتن خواب بشی.
اومدم دیدم این شکلی رفتی نشستی داخلش.
میخواستی این شکلی بیای بیرون دیدی نمیشه..
این شکلی اومدی بیرون..تازه کلی منم باهات دالی بازی کردم و تو خندیدی
قربون اون خندیدنت...
اون تو بودی که بابایی از سر کار اومد نان تازه گرفته..
تو هم که از نان نمیتونی بگذری..اومدی از بابا رسول نان گرفتی
و رفتی داخل کارتن و خوردی..نوش جونت.وروجک..
خودت کم بودی مهدی هم بهت اضافه شد.
قربونت برم که از تمام وسیله ها بهره میبری...
از دستگاه بگم که واقعا عالیه..یعنی یه چیزی میگم یه چیزی می شنوی..
قربونت بریم بابایی که اینقدر به فکر ما هستی.
قصه ما به سر رسید ثنا جون به خونش نرسید..