30ماهگی
سلام مهربونم،سلام باربی جونم،سلام عشق مینیاتوری من..
سلام عزیز دلم،
عزیزم در کنار تو تمام روزهای زندگیم مهم و با ارزشه..
امروز 29 ماهگیت به پایان رسید و وارد 30 ماهگی شدی..
هوررررررررررررررررررررراااااااااااااااااااااااااااااااا
بزنید و
برقصید چون ثنا جونم 30 ماهه شده...
ای گل زیبای من ممنونم ازت که هستی و من و بابایی
را باحرف زدن هات و خندیدن هات خوشحال میکنی..
دلبندم!شنیدن صدای دلنشین خنده هایت،
بهترین ارمغان زندگی برای من است..
اینم از جایزت و کادوت..
بابایی واست یه ست کامل ماهی و قلاب ماهی گیری
خریده و تو کارت شده اینکه ماهی بگیری..
برای عید غدیر هم یه یخچال خرید که تا دیدی میگی
مثل اَخچال مامانیه..دو تا در داره
خیلی خیلی دوستت داریم امیدوارم همیشه صحیح و سالم باشی..
انشاالله که هیچ موقعه زندگیت بدون آب نباشه..آمین
خدایا ممنونم ازت بابت دادن این فرشته زیبا..
خدایا هیچ موقعه دخترم را تنها نگذار...
مامانی خدا کجاست...
تو آسمان اون بالا بالاها..
چرا تو آسمان اون بالا بالاهاس..
چونکه خونه خدا اونجاست .مثل ما که خونمون روی زمینه..
چرا خدا خونش اونجاست و ما روی زمینه..
چون خدا میتونه از آسمون بیاد پایین پیش ما ولی ما نمیتونیم بریم پیش خدا ..
چرا خدا میتونه بیاد پایین ولی ما نمیتونیم بریم بالا..
چون خدا بال داره و باید همیشه مواظب بچه ها باشه و بهشون سر بزنه.
و خدا خودش باید دعوتمون کنه.
چرا خدا بال داره ما نداریم.چرا خدا ما را دعوت نمیکنه..
چون تو هنوز کوچولو هستی....
یعنی من و ثنا جون کار هر روزمونه که هرچی من جواب میدم همون جواب منا یه چرا
میزاره اول همون جمله من و من بیچاره نمیدونم چی جواب بدم ولی تا جایی که بتونم
بهش جوابهایی میدم که درکش را داشته باشه..
ولی بعضی وقتها واقعا کم میارم و نمیدونم چی جواب بدم..
خدایا بهمون کمک کن تا سوالهای این کوچولوی شیطون را جواب بدم..
دیشب بهت میگم بخوابی میگی چرا بخوابیم..
چون شب شده.
چرا شب شده.
چون خورشید رفته و ماه اومده تو اسمون وقتی ماه میاد همه جا تارک میشه..
چرا خورشید رفته ماه اومده..
چون خورشید خانم خسته شده به ماه گفته من میرم تو میا تا من بخوابم خستگیم بر طرف بشه..
چرا خورشید می خواد بخوابه..
یعنی تا صبح این بحث ادامه داره..
قربونت برم که این همه سوال داری که جواب خیلی از اونها را میدونی
ولی خوشت میاد از من بپرسی..
و یه چیز جالب که از 3 ماه پیش تا الان یاد گرفتی اینه که ...
میگی بگو مُکَتا..(متکا) بخور از این کتکا..
بگو دوخرچه...سیبیله بابات میچرخه...
یک ماهی میشه که با هم اعداد را میشموریم..
این شکلی ..من یک
ثنا میگه 2 من میگم 3 ثنا میگه 4 تا عدد بیست را کاملا بلدی ..
از امروز هم میخوام از بیست و یک تا سی را بهت یاد بدم..
ماشاالله
ثنا جون تا این لحظه 2 سال و 5 ماه سن داره....