زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

دل خوشی ها کم نیست.

1392/9/30 14:54
948 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

               شبم می تابه یلدایی 

                دوباره حسه زیبایی

              می خونم ماه شبها رو

               می گیرم عشق لیلا رو

              بازم مجنون می شم با تو

                 ستاره دیده چشماتو

               شب یلدای من هر روز

               میگه از عشق تو با سوز

                   یلدا مبارک عزیزم

 

 

 

 

 

سلام عزیز دلم

امیدوارم وقتی این پست را می خونی یلدای خوبی را سپری کنی ..


بیا ادامه زیبای من...

 

 

آپلود عکس 

 

 

ادامه پست پایین.

 

 عکس پایین لباسهایی که برات بافتم..

البته طرف چپ را خاله بافته دستش درد نکنه ماچ

یک ماه تمام شبانه روز هنگامی که تو شیر میخوردی تو بغلم و شیطونی میکردی

شبهایی که تا ساعت 1 و 2 نیمه شب نمیخوابیدی

منم این لباس هندونه ایی خوشکل را  با عشق برات بافتم..

اینا نوشتم که بدونی چقدر دوستت دارم و برام مهمی ..

البته وظیفم بوده

هندوانه جونم دوستت دارم تا  پای جون....

 

 

 

پریشب رفتم از داخل کشوی میز تلویزیون اسپری بردارم و لنز دوربین را تمیز کنم

که اومدی  و عینکهای تی وی را دیدی و دیگه ول کن نبودی گریه میکردی

و میخواستی بزنی به چشمت..

وقتی گفتم عینکها برات خوب نیست چشمت خراب میشه یکم بهم نگاه کردی

و دو تا انگشت اشارت را گذاشتی روی دو تا چشمت و فشار میدادی

و میگفتی عینیییییییییی...عینیییییی و گریه می کردی...

من و بابایی اول تعجب کردی تعجب و بعد کلی خندیدیمنیشخند

اولین بار بود اسم عینک را میگفتی اینم چی عینی..

خلاصه اینکه اصلا فایده ایی نداشت پا شدیم اماده شدیم و رفتیم برات خریدیدم

و برگشتیم..به اضافه یه ماشین کنترلی..کوچولو که خیلی دوستش داری

انگشتت را میگذاری روی دکمه جلو رفتن ماشین و وقتی میخوره به جایی قهقهه میزنی..قهقهه

ولی فکر نکنی که هر موقعه گریه کنی چیزی بخواهی برات می خریم یا بهت میدی

نه جونم اینبار سلامتی چشمات مهم بود وگرنه که..گریه

عکس پایین و کنترل ماشین.

 

 

 

 

 

 

 

اینجا موقعیه که خودت را لوس کرده بودی و عینی می خواستی...

قبل از پوشیدن لباس هندوانه ایی

گفتم بپوشی بیخیال میشی یادت میره ولی خیر..بازنده

لباستم خودم برات دوختم .چشم

 

 

 

اینم از مدرک..عینک 

 

 

قربونت برم که داری الکی میخندی تا ازت عکس بگیرم.

 

 

 

 باز یه مدرک دیگه..اوه

 

 

 

 

لوس لوسک منماچ

 

 

 

اصلا ول کن نیستی که نیستی...

 

 

 

اینم از عینک خریداری شده..

کلاه سر کردنت منا کشته..

 

 

 

 

 

 

موقعی که داشتم داخل اتاق خیاطی میکردم و با تو حرف میزدمتعجب

و تو هم داشتی خراب کاری می کردی و از کار خودت احساس رضایت میکنی..نیشخند

گل بیچاره همیشه نازش می کردی ولی فکر کنم دوستی خاله خرسه بودهخنده

 

 

و در اخر داستان خواب یه فرشته..

 

خیلی خیلی دوستت دارم هر بار که یه کاری انجام میدی بلند میگم خدایا شکرت

که چنین فرشته نازی را بهم دادی...

چاشم برم برای امشب خورشت مسمای انار بپزم با برنج خوشمزه

 

 

یلدایت مبارک...


ثنا جون تا این لحظه:


یکسال و هفت ماه و چهار روز و 6 ساعت 49 دقیقه سن دارد

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان بهار،مهرنگار
30 آذر 92 15:27
ای جــــــــــــــــون دلم رفت ،عینی می خواسته. لباسش عالیه مریم جون دستای گلت درد نکنه.خیلی خوشم اومد بیشتر از همه به ثنا میاد. یلداتم میارک دوست خوبم
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
ممنونم که بهمون سر زدید قابل شما را نداره... یلداش شما هم مبارک..
نسرین(مامان پریا)
30 آذر 92 17:14
ثنا جون خوش به حالت چه مامان هنرمندی داری خیلی خوشگل بود واقعا خسته نباشید یلدات مبارک عزیزم
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
قابل شما را نداره چشماتون قشنگ میبینه یلدای شما هم مبارک
اعظم مامان زهرا
1 دی 92 0:02
چه هندونه کوچولوی بامزه و شیرینی. به وبلاگ زهرا هم بیایید خوشحال میشیم
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
ممنونم نظر لطفتونه.. چشم حتما
غزال
1 دی 92 10:52
ثنا جون خوشگلم قدر این مامان هنرمندتو بدون عزیزم
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
خاله جون انشاالله که بزرگ شد جبران میکنه
نازنین (مامان ثــــــــــــنا)
1 دی 92 12:07
عزززززیزززززم چقدر توی این لباس ناز شدی عروسک دست مامانی درد نکنه واقعا قشنگه یلدات مبارک ثنای عزیز دلم
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
چشماتون ناز میبینه البته قابل ثنا جونم را نداره ممنونم یلدای شما هم مبارک باشه
الهام(مامان اميرحسين)
1 دی 92 17:09
واااااااااااااااااااي مريم جون خيلي شيك و قشنگه!!آفرين چقدرم دخترمون ناناز شده با اين لباسا و عينكش!! و البته خيلي هم خواستني!! لباس خاله هم خيلي قشنگه مباركت باشه عزيزم لباس خاله هم قلاب بافيه؟؟ لوس كردنش منو كشته! شما چقدر عاشق گل و گياهين!!معلومه ثنا خيلي دوسشون داره! خوش به حالت مريم جون ثنا بيدار باشه هم ميرسي كاري بكني!!ن كه هيچي همين طوري بهم چسبيده و نميزاره كاري كنم!!اگه بلند بشم گريه ميكنه! خورش مسماي انار؟؟ چي هست كدبانو؟
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
چشماتون قشنگ میبینه .. قابل شما را نداره مال خاله با دو میله ولی نصفش که از یقه هست با میل معمولی و بقیه میل گرد.. عزیزم من ارزو دارم توی یه باغ زندگی کنم تا بتونم واسه خودم سبزیجات و میوه و صیفی جات برداشت کنم البته به اندازه نیاز نه برای فروش برای خودم و دوستانم.. و یه گوشیه اونم یه عالمه مرغ و گاو و گوسفند اسب اردک داشته باشم و صبح تا شب به همه اینها رسیدگی کنم مخصوصا بیشتر از همه عاشق جمع کردن تخم مرغ هستم به تعداد زیاد..6 سال پیش همه اینهایی که میگم را داشتیم ولی به خاطر بی ابی همه را گذاشتیم کنار...یعنی به ارزوم میرسم....کاش خوب دخترمم به خودم رفته دیگه ولی غیر از اون کسانی که اردیبهشت به دنیا میاند عاشق طبیعت و گل و گیاه هستند... انجنان که نه ولی اونم بهم میچسبه منم براش نقشه میکشم مثلا قبلا می خواستم ظرف بشورم میومد دو تا پاهام را میچسبید و نمیگذاشت حالا صندلی می گذارم کنارم و با کمک ثنا جون ظرف می شورم مثلا برای بافتنی یه کاموا به شکل توپ میدم دستش اونم مثل من می تابونه به انگشتش و ذوق میکنه..یا باز میکنه به دور اتاق..اگه خواستم خیاطی کنم رولت خیاطی و کاغذ میدم دستش خلاصه سرش را با همون کاری که دارم انجام میدم گرم میکنم ..قبلا حرص میخوردم الان عشق میکنم .. سرت را درد اوردم ببخش.. خورشت مسمای انار مرغ وپیاز را تفت میدی بعد از ان رب گوجه..زعفران نمک فلفل را انار را اضافه میکنی یکم تفت میدی اب میریزی میگذاری بپزه..در اخر یه قاشق رب انار میریزی بعد از 20 دقیقه یکم شکر البته اگه دوست داشتی..زیرش را کم کن تا جا بیفته 20 دقیق کافیه.نوش جونت
الهام(مامان اميرحسين)
1 دی 92 17:10
بابت اون هم بيخيال نميخوام مزاحمت بشم خودم يه كاريش ميكنم!! ببينم چقدر استعداد دارم...! نميخواد وقت بزاري كه ميدونم اصلا وقت آزادي نداري... بي خيال
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
عمرا بیخیال بشم برای سال دیگه هم که شده بهت یاد میدم من یه همچین ادمیم.. در استعداد شما که شکی نیست حالا به خاطر عروسی وقت ندارم بعدا دارم..قصه نخور بوس واسه امیر حسین جونم
سولماز
1 دی 92 23:36
سلام عزیزدلم خصوصی داری گلم
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام به روی ماهت .. چشم ممنونم
الهام(مامان امیرحسین)
3 دی 92 14:02
سلام مریم جون یعنی من الان این شکلیم خوبه که دوست داری!!ایشالا به آرزوت برسی و ما هم استفاده کنیم!! وااااای فکرشو که میکنم! تخم مرغ بومی!سبزی خوردن خونگی!شیر تازه!!واااای چه شود البته بگم من فقط این قسمت قضیه رو خیلی دوست دارم!! ایشالا به آرزوت برسی و دعا کنی منم به آرزوهام برسم! بابت خورش مسما هم ممنون فکر کنم طعم فسنجون بده!نه؟ دونه های انار زیر دندون خوشایند میشه؟آیا؟ ممنون از لطفت دارم شروع میکنم موتیف ستاره ای میبافم تا به هم وصلشون کنم ببینیم چی میشه!! نمیدونم ولی شوهرم میگه قشنگ میشه!! منم این شکلی میشم!
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
تعجب نکن خوب من اینطوریم به ارزوم رسیدم حتما میبرمت و بهت از فراورده های لبی و صیفی جات خانم خانما مریم خانم میدم بخوری و ببری میشه تحمل کرد ولی میتونی از اب انار هم استفاده کنی... خوب کاری کردی تلاشت را بکن منم میام کمک البته بعد از عروسی صد در صد خوب و زیبا میشه.حق با شوهرتونه فقط اگه میشه موتیفها را در حین بافت بهمدیگه وصل کن قشنگتر میشه. در رج اخر اگه زنجیره داره یا گوشه داره میتونی بهمدیگه وصل کنی..با دوامتر میشه.. انشاالله همه به ارزوهایشون برسند ما هم کنارشون...امین
الهام(مامان امیرحسین)
3 دی 92 14:04
ممنون از راهنماییت آخه امیر یه جوریه اگه بهش میدون بدی از کرده ات پشیمونت میکنه@! ولی بازم امتحان میکنم شاید پسر خوبی شده باشه!! شاید...
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
خواهش میکنم خواهر ثنا جون هم همینطوریه ولی خوب چه میشه کرد..باید مثل این پرنده ها مرتب از این شاخه به اون شاخه بپریم پسر خوبیه عزیزم
مامان محدثه
3 دی 92 23:22
ای جونم خاله جون چقدر دلم برات تنگ شده بود به به چ لباس قشنگی چقدر بهت میاددست مامان هنر مندت درد نکنه یلدات هم مبارک باشه خاله جون
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
همچنین.. چشماتون قشنگ میبینه قابل شما و محدثه جونم را نداره.. یلدای شما هم مبارک
مامان عطرین
5 دی 92 2:10
یلدات مبارک ثنا حانم با اون لباس خوشکل هندونه ایت دست مامان درد نکنه خیلی قشنگه
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
ممنونم خاله جون. قابل عطرین جونم را نداره
مامان عطرین
5 دی 92 2:11
راستی دیگه به ما سر نمیزنید؟ما را یادتون رفته
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
چرا خاله جون سر میزنم ولی کامت را شرمنده دختر بلا دیگه اجازه بیشتر بهم نمیده.
مامان گلشيد
7 دی 92 8:18
واي واي واي چه دخمل نازي چه هندونه خوشمزه ايي واي مريم جون خيلي هنرمندي آفرين هزار و سيصد آفرين فرشته روي زمين ثنا جوني حسابي خوش بحالشه با اين مامان هنرمندش
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام ممنونم نظر لطفتونه عزیزم.. شرمنده نفرمایید..
مامان گلشيد
7 دی 92 8:24
مريم جوني ببخشيدا ميشه لينك عكس لباس دخملي ات رو واسم بفرستي خيلي دوست دارم واسه گلشيد داشته باشمش ببخشيدا حسودم ديگه چيكار كنم البته اگه دوست داري
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام خواهش میکنم متوجه نشدم لینگ کدوم عکس را اگه این باشه که لینگش اینه.. منم مثل شما هستم از چیزی که خوشم میاد باید به دستش بیارم یعنی منم حسودم.. http://www.niniweblog.com/upl/1391226/13874063525.jpg
خاله شيدا و روشا
8 دی 92 10:02
واي ماماني چه لباس خوشگلي بافتيد،دست خاله جون هم درد نكنه،لباس ها خيلي خوشگلن قربون دخملي ناز برم كه عيني ميخواسته
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
قابل شما را نداره خدا نکنه عزیزم
مامان اهورا (نرگس)
13 دی 92 18:47
آفرین به این مامان هنرمند...
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
ممنونم شرمنده نفرمایید
مامان امیر عباس و ارغوان (دوقلوها)
14 دی 92 13:13
سلام مامانیه ثنا خوشگلهدختر نازی داری خدا حفظش کنه .مرسی که به ما سر زدید.بوس برا ثنا
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام ممنونم نظر لطفتونه..