زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

شیرین کاری مامان و چند تا عکس

1392/9/16 15:40
1,504 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  دختر گلم ثنا جونم امیدوارم وقتی این پست را می خونی

خوب و خوش و سر حال باشی.

به امید خدا انشاالله.

عزیزم روز شنبه 92/9/9

با اینکه اصلا دلم نمی یومد این کار را بکنم ولی دیگه دلم

را زدم به دریا و با یه غم عجیبی که داشتم  این کار را کردم .

تازه بابایی میگفت چطور دلت اومد .

خوب چه خبره الان میگم چی شده ؟

البته اگه بیای ادامه مطلب:


قلب

 


 

 بغل

نترس عزیزم  چیزی نشده موهات را کوتاه کردم.

برده بودمت حمام که یک مرتبه زد به سرم که موهات را کوتاه کنم

تا کمتر اذیت بشی و یکم تقویتش کنم این شد که با تردیدی که داشتم

ولی چیدمشون تو هم ساکت بودی و دنبال قیچی و شانه دور میزدی با کلی

زحمت کوتاه شدند و کمی هم ناصاف خوب تنهایی دیگه همینه با تو وروجک...

بهت میگفتم این موهای کیه ریخته رو زمین .میگفتی منتشویق

قبل از کوتاهی که بابایی ازت عکس را گرفت..

ولی اقاجون صداش زد نتونست بهمون کمک کنه.

 

 

 

 

بعد از کوتاهی ..

ماه بودی ماهتر شدی..

احساس میکنم خیلی دوست داشتی .

چون همیشه موقعه بازی اگه موهات را گیر نمیزدم و میومد تو صورتت اذیت میشدی

و خودت با اون دستهای کوچولوت میگذاشتی پشت گوشهات ..

منم چون میدیم چقدر قشنگ اینکار را انجام میدی  بهت یاد اوری می کردم که

موهات را از رو صورتت بزن کنار تو هم میزدی کنار و منم بوست میکردم

خوب چه کار کنم ازار دارم..زبان

 

 

 

دیدم اسباب بازیهات تکراری شده و به عنوان یه کادو اسباب بازی سیسمونیت

را اوردم دادم بهت خودت باز  کنی یه دنیا خوشحال شدی .. نیشخند

 

 

 

 

یکی یکی میاوردی بیرون و میگرفتی بالا و  می گفتی اینا و میخندیدی.

قربون اون خنده هات برم..

 

 

 

بیشترم برای ماشین داخلش ذوق کرده بودی..

 

 

 

92/9/9 تولد فاطمه زهرا بود که از همینجا بهش تبریک میگم انشاالله 120 ساله بشه.

عمه تو راه برگشت مشهد بود و کسی هم براش تولد نگرفت..

 

92/9/10خونه عمه زهرا با سوغاتی که خودم درخواست کرده بودم از مشهد برات بیاره..

یکشنبه عمه از مشهد برگشت  رفتیم دیدنش ..

تو هم سوغاتی مورد علاقت را گرفتی و مثل اینکه رو ابرها بودی از خوشحالی اخه خیلی خیلی ارزو داشتی که یه همچین چیزی داشته باشی.

دیگه به کسی هم نمیدادی خودتم سر و صورتت را میاوردی پایین و می مالیدی به صورتت و میخندیدی.

 

 

 

 

 

 ثنا جون بده به من..

نـــــــــــــــــــــــه نه.

 

 

 

اینجا عین همون خادمین حرم داری تکون میدی... 

 

 

 

 خوب میریم سر شیطونی های نیمه شب خانم..

اینم کار هر شب شما که بعد از اینکه پروژه دستشویی رفتن الکی تکراری شد

به این شکل وارد یخچال میشوی .

 


 

 

لباسهاتم از بس تو رختخواب وول می خوری و خوابت نمیبره این شکلی شده.

 

 

 

 

وقتی که زیادی کار میکنی و  وسایل داخل کابینتها  را پایین، بالا و جا به جا میکنی

و خسته میشی این شکلی بقیه کارها را انجام میدی.دراز کش نه تنها اینجا

بلکه برای همه کارها و شیطونی ها این کارته..

ببین کارادا.کلافه

 

خدا را شکر جدیدا عاشق اب میوه شدی مخصوصا اب پرتقال و لیموشیرین،انار،نارنگی 

خیلی خوشحالم .منم برات اب میگیرم بهت میدم ..

الانم توی عکس پایین دنبال میوه هستی

تا اب بگیرم بخوری ساعت 12.30 دقیقه نیمه شب.خوشمزه

 

نوش جونت.

 

 

 

سینی ها را میزاری بیرون می بری کابینت کناری دوباره بر میگردونی سر جاش روزی

ده بارم برم مرتب کنم تو دوباره بعد از من مرتبش میکنی.نیشخند

 

 

 

اینم دندونهای خوشکل وروجکم

عشق منی.قلب 

 

 

 

اخ جون سوغاتی های مادر جون که از کربلا برات اورده بود.

ماچ

 

 

می بینی عزیزم از بس شبها دیر می خوابی من دیگه تو روز به

هیچ کاری نمیرسمخسته و کسلم با اینکه صبح ساعت 8 بیدارت میکنم و ساعت 2

بعد از ظهر تا 3 خوابیولی بازم شب دیر میخوابی.

تو روز تا میخوابی باید سریع کارهای خونه را انجام بدم و نت اومدنم را موکول میکنم

به شب که خوابی که اون موقعه هم ساعت 1 یا 2 می خوابی که من زودتر از تو خوابم.نیشخند 

 این میشه که پست روز شنبه هفته قبل

روز شنبه هفته بعد اپ میشهکلافه

سالم باش عزیزم هر موقعه که میخواهی بخواب میگذرد

این همه روزهایخوش و خاطره هاش به جا میمونه.

بغل

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

الهام(مامان اميرحسين)
16 آذر 92 16:18
سلام مريم جون خوبيد!!؟؟ واااااااااااااااي عزيزمچقدر بهش اومده!!نگفته بودي پيرايشگري هم ميكني!! خيلي قشنگه و خيلي هم بهش اومده!خواستني تر شدي عزيزم مبارك سوغاتي هات باشه!!خيلي قشنگن!بازم به تو!مامانت نميگه چي سوغاتي گرفته مبادا ازش بگيريم!! سوغاتي عمه جونتم مبارك باشه شيطون معلومه ديگه خانوم شده كه كابينتا رو مرتب ميكنه!!خوب مريم جون ثنا صلاح ميدونه اينطوري چيده بشه نه اون طوري!! فقط وارد يخچال ميشي؟؟يه چيزي هم از توش بردار و بخور فينقيل كوچولو!!چاق بشي چله بشي من بخورمت!!
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام خوبیم شکر خدا.. خوب بلد نبودم که بگم اولین باریه که مو کوتاه میکنم. چشماتون قشنگ میبینه.. سوغاتی ها قابل شما را نداره .از خودم جز اسراره بیخود دندون تیز نکن نمیگم که نمیگم خاله جون چون کد بانو شدم همه جای خونه تحت کنترل منه خوب خاله عجله نکن یکم مامانم را حرص میدم بعد میوه بر میدارم اب بگیره بخورم اخه چاق بشم نمیتونی منا بخوری ولی خوب چون گناه داری یه فکری به حالت میکنم
شهرزاد
16 آذر 92 17:52
مبارکش باشه هم موهای خوشگلش که مامانش براش کوتاه کرده هم سوغاتیهای قشنگش
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
مرسی خاله جونم.. اراد جونم را ببوس
مامان گلشيد
17 آذر 92 7:33
به به آفرين به مامان آرايشگر ولي موهاش خوشگل شدن مباركش باشه . قربون اون شيطنتات بره خاله ايشاا... هميشه سالم باشي هزار تا بوس از اون لپاي خشگلت
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
ممنونم نظر لطفتونه ولی من ارایشگر نیستم.همینطوری کوتاهشون کردم انشاالله همه بچه ها سالم باشند و شیطونی کنند.ما هم اینطوری باشیم
نازنین (مامان ثــــــــــــنا)
18 آذر 92 9:11
سلام مریم جون و ثنای عزیزم مبارک باشه خاله جون چقدر بهت میاد دست مامانی درد نکنه .........آآآآآآخیش راحت شدی فدای اون خندت بشم که انقدر جیگر شدی .......
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم بله راحت شدم. خدا نکنه خاله
هدیه
18 آذر 92 22:30
اینم رمز عزیزم
مامان حسین جون
19 آذر 92 10:19
آفرین خانم آرایشگرم بودی وخبر نداشتیمدستت درد نکنه عزیزم به قول خودت ماه بوده ماهتر شده ثنا جون ماشالله خوب موهات بلند شده بوداااخوب شد کوتاش کردی مریم جون ، اینجوری رشد موهاش بهتر میشه واز طرفیم هوا سردشده حموم که میره زودتر موهاش خشک میشه... وای چه سوغاتیای نازی داره ثنا جون خوش به حالش مواظب خودت و ثنا جون باش
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام نه ارایشگر نیستم همینطور بدون الگو موهاش را کوتاه کردم. خیلی خوب شد چند وقتی بود تصمیم داشتم این کار را بکنم قابل شما را نداره چشم همچنین
مامان گلشيد
20 آذر 92 12:21
مامان جوني خوبي ثنا جونم خوبه؟
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام خدا را شکر خوبیم بوس ممنونم که بهمون سر زدید
مامان یکتا و تینا
25 آذر 92 10:34
سلام عزیزم خدا دخملت را برایت نگه داره سوغاتی ها ش هم مبارکش باشه عزیزم پیش ما هم بیا خوشحال می شویم
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
سلام ممنونم . چشم لینگ شدی
lمامان شیدا
27 آذر 92 1:21
به به مبارک باشه موهات چقدر ناز تر شدی ثنا جونی شما هم که مثل الینای من شب گرد تشریف دارید و خواب تعطیل
مریم(مامان ثنا جون)
پاسخ
چشماتون قشنگ می بینه من که دیگه عادت کردم ممنونم بهمون سر زدید