زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

سنبل در اومد از حمام

1391/11/17 12:59
818 بازدید
اشتراک گذاری

خوشمزه سلام به دخملی تر و تمیز و تپل مپل خوشمزه

نیشخند گل در اومد از حمام .......................سنبل در امد از حمام قلب

قربونت با اون دس دسی کردنت......

ماچ  عاشقتم   قلب    عزیزم   ماچ

8ماه و 19 روز

 

اینجا پاتا گرفتی و داری می گی اووففففف.....

 

 

چه خوسجل ....خندهچه دخملی...ماشاالله

 

سنبل خانم

 

دیروز16/11/91 بلاخره بعد از سه روز که اب نبود، اومد ولی با فشار خیلی کم..

من هم با همون اب کم شما را بردم حمام و سریع شستمت...

ولی نمی دونم چرا همیشه بعد از حمام از تمام بدنت دانه های ریز قرمز می زنه بیرون و تو هم 

خودت را می خارونی تا حالا هر روشی را امتحان کردم ولی باز هم همانطوری می شی....

الهی بمیرم خیلی اذیت می شی ولی من هم موندم میان دو راهی که چه کنم ..اگه نبرمت خوب، کثیف می شی...و من دلم به حالت می سوزه...اگه ببرمت بدنت می سوزه و می خاره و باز من ناراحت

راستی وقتی ماست و شیر و دوغ می خوری دور دهنت دانه های قرمز ریز میزنه بیرون....

نمی دونم چه کار کنم....

نگران

نگران

نگران

نگران

دیشب بردیمت دکتر ...اقا دکی بعد از معاینه کردن گفت که حساسیته و هیچ کاری نمی شه بکنی

هست که بزرگ بشه و به مرور زمان خوب بشه ..

وااااااااااااااای چه سخت حالا خدا به دو تاییییمون صبر بده.....

 

اینم کادوهای دیشبت....

 

 

وقتی که بهت پوشوندم می خواستم بخورمت......

 

وووووووووووو  اما خوابیدن این فینگیلی.....

بعد از اومدن از دکتر.....

فینگیلی

 

امروز صبح قبل از رفتن بابایی تعجب

پتو یا تشک؟؟؟؟

کدومش عزیزم...

 

وووووووووووووووووو امروز بعد از خوردن صبحانه ....

 چرا دوست داری انگشتت را داخل......هیپنوتیزم

 

ووووووووووو  خانمی عاشق برگه و کتاب و دفتر حساب کتاب بابایی...خنده

اگه ازت بگیرمگریهگریه

اگه بهت بدم بابایی گریهگریهگریه

منم  قهقهه

حالا هم چشم بابایی را دور دیدیم.....

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان حمید کوچولو
17 بهمن 91 23:31
عافیت باشه عزیزم.
مامان مریم شاید دوندونای بدنش به خاطر دمای بالای آب باشه که رو بدنش میریزی.به هر حال اون پوستش لطیفه.وشایدم به مواد شوینده ای استفاده میکنی حساس باشه عوض کن به امتحانش می ارزه. بعد اینکه عزیزم زود نیست یه کم که بهش دوغ وشیر میدی اگه منظورت شیر پاستوریزست که به عنوان نوشیدنی تا یک سال نباید بدی تازه ماست هم باید یکی دوتا قاشق مربا خوری بدی نه بیشتر.
موفق باشی

مرسی عزیزم که به فکر ما هستی..تمام راهکار ها را امتحان کردم..با اب ولرم شستمش ..لباساشا که عمرا بگذاره داخل حمام بهش بپوشونم همیشه میارمش بیرون شوینده هاش را هم عوض کردم..دوغ و ماست و شیر نه اونجور که شما فک کنی..وقتی براش فرنی یا حریره درست می کردم اول شیر خودم را می ریختم و یکی دو بار شیر گاو اونم دو قاشق مر باخوری که دیدم حساسه ندادم..ماست و دوغ هم وقتی ما می خوردیم گریه می کرد و می خواست من هم یه کمی فقط مزه مزه کرد دیدم باز همونطوری شد متوجه شدم به لبنیات حساسه و دیگه ندادم...باز هم مرسی که راهنماییم کردید.. دعا کنید که همیشه اینجوری نباشه حمید جون را ببوس.


مامان محدثه
18 بهمن 91 1:03
به به چه دخمل تمیزی عاقیت باشه گلم
مبارکه کادوهات خاله جون



ممنون خاله جون محدثه را ببوس
ریحانه جون
18 بهمن 91 10:57
سلام ممنون که سر زدین


خواهش می کنم عزیزم
نازنین (مامان ثنا)
19 بهمن 91 1:30
قربونت برم خاله جون عافیت باشه .
کادوهاتم مبارک باشه عزیزم
انشالله زود زود حساسیتتم خوب بشه گلم
راستی خیلی جیگگگر می خوابی عروسک


خدا نکنه خاله جون..مرسی بابت این همه لطفتون..ثنا جیگری خوبه.یه بوس گاز دار بهش بگیر
مامان شازده اميرحسين
30 بهمن 91 11:08
الهي بگردم
چه قده ناز خوابيدي عسلك
هزارتا


ممنون خاله جون...هزار تا بوس هم واسه امیر حسین جون