برای دخملی
قایقت جا دارد ...
بقیه در ادامه مطلب:
قایقت جا دارد ...
واي کجایی سهراب؟
آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند…
وای سهراب کجایی آخر؟
زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند !
آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند…
وای سهراب کجایی آخر؟
زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند !
تو کجایی سهراب؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند !
آی سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی ست…
دل خوش سیری چند؟؟؟
صبر کن سهراب… گفته بودی قایقی خواهی ساخت ! قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم…
صبر کن سهراب! آری…
تو راست می گویی آسمان مال من است
پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،مالِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن، بر دل سنگ زمین جای من است؟!
من نمی دانم که چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم…
من را نیز با خود ببر. اینجا عاشقی بین مردم مرده است ...
عشق و دروغ
باید بدجنس باشی...!! تا عاشقت باشن...!!
باید خیانت كنی...!! تا دیوونه ات باشن...!!
باید دروغ بگی...!!تا همیشه تو فكرت باشن...!!
باید هی رنگ عوض كنی...!!تا دوسِت داشته باشن...!!
اگه ساده ای ...! اگه باوفایی...!!اگه یك رنگی...!!
همیشه تنهایی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی