ثنـــــا در دومین تولـــــــــــد
16/4/91
سلام به دختر گلم و دوستان عزیز وب.
امروز صبح عمه زهره بهم زنگ زد و برای تولد پسرش سید رضا دعوتمون کرد.راستی چون که اقا رضا خواهر نداره به من میگه اجی به همن دلیل دایی تو هم میشه.در ضمن زن دایی می خواست دایی را سو پرایز کنه. یه تولد خیلی خودمانی گرفتیم.به قول قدیمی ها می خواستیم دور هم باشیم.
شب بابایی که از سر کار اومد رفتیم تولد دایی رضا.کادو هم براش پول گذاشتیم.چون تو اذیت می شدی نرفتیم کادو بگیریم.
خییییییییییییییییلیییییییییییییی خوشششش گذششششششت.
بعد از اینکه دایی شمع را فوت کرد.کیک را هم خوردیم جاتون خالی یکم بعد هم شام خوردیم وچون تو خوابت می امد پا شدیم اومدیم خانه.
عکس تولد«ادامه مطلب»
این لباس قشنگ که پوشیدی عمه زهره از مشهد برات اورده.دستششششششششش درد نکنه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی