اخ جون ...مسابقه
از بس ........که دوستت دارم و عاشقتم اخرش
توجه توجه......مسابقه.........
جایزه ...صد هزار تا بوس نوشابه ای..........
اگه گفتید: لوس لوسک من کدومه؟؟؟؟؟؟؟
عزیزم امروز از صبح رفتیم پایین پیش مامان جون الان اومدیم بالا ساعت 5.45
بابایی هم از سر کار اومد و مامان جون هم اش رشته پخته بود همگی با عمه رضوان جات خالی خوردیم.
تو هم غذا را که می بینی از خود بی خود می شی دیشب خانه مادر جون بودیم یک مرتبه موقعی که بابایی شام می خورد از روی پای من پریدی و قاشق داخل سالاد را برداشتی و کردی تو دهنت از مزش خوشت اومد.
با یک ذوقی به من نگاه کردی که بیا و ببین.قربونت برم که اینقدر با مزه ای.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی