ثنا جون 4 ماهه می شود
ماهگی
سلام به خانم خانما
امروز صبح برای زدن واکسن 4 ماهگی امادت کردم وزنگ زدم مرکز بهداشت گفتند امروز واکسن نداریم من هم چون تورا اماده کرده بودم و بابایی هم بخاطر تو نرفته بود سر کار رفتیم خانه بهداشت خاله محل زندگی خاله منیژه اونجا که رسیدیم خانمه خیلی خوش اخلاق بود.
بعد از یکم توضیح دادن در مورد واکسن رفتیم قد و وزنت کرد و قطره فلج اطفال را بهت داد و روی پای من نشسته بودی که واکسن سه گانه (دیفتری،کزاز،سیاه سرفه)را به ران چپ زد تو هم که خوشحال بودی یک مرتبه زدی زیر گریه ولی خیلی کوتاه بود.
بعد بابایی گذاشتمون خانه خاله منیژه و رفت سر کار ما هم تا عصر اونجا بودیم و بعد به همراه خاله رفتیم خانه مادر جون و شب را هم اونجا موندیم تا با مادر جون مواظبت باشیم تا تب نکنی.
خدا را شکر بعد از گذاشتنه حوله سرد تا صبح نه زیاد تب کردی و نه پات ورم کرد.صبح سر حال و شنگول از خواب بیدار شدی.
الهی هیچ وقت ناراحتید را نبینم.عاشــــ ـــــ ــــــ ـــــقتم.
جای وکسن ثنا جون
بعد از اینکه چند روز از زدن واکسنت می گذشت بالای جای واکسنت این شکلی شد الهی بمیرم.
بعد از زدن واکسن خانه اقاجون جعفر