سخت ترین پروژه زندگیم
سلام حبه نباتم سلام خورشید زندگیم امروز یکشنه92/1/10سخت ترین کار زندگیم را انجام دادم. دو ماهی میشه که دارم تلاش میکنم تا تو را از شیر بگیرم ولی نمی تونستم خودم را قانع کنم خیلی سخت بود فرشته کوچولوی من....و با وجود اینکه دکتر گفته بود به دلیل افت وزنت این کار را در یک سال و 3 ماهگی انجام بدم ولی با این وجود خیلی خیلی کار سختی بود..اول خواستم ذره ذره کمش کنم اما با توجه به شناختی که از وابستگی شدیدت داشتم...تصمیم گرفته که یکمرتبه این کار را بکنم.. بلاخره امروز ظهر اینکار را تمامش کردم...ولی فکر نمی کردم انقدر منطقی باشی و فقط با نگاه کردن به او دلت بسوزه و دیگه به سراغش نیای.ولی راستش...