خاطرات 31 ماهگی و مستقل شدن جوجه عسلی
سلام مهربونم. سلام عزیز دلم . عشقی .خود خود عشق از شروع نفسهای حضرت ادم تا پایان نفسهای اخرین ادم دوستت دارم حرفهای زیادی بلد نیستم من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه ایی از لبخندت که حرفهایم را دزدید از عشق چیزی نمیدانم اما دوستت دارم کودکانه تر از انچه فکر کنی... اومدم تا برای عزیز دل مادرررررررررر ثنای ناز مادررررررررررر کسی که تمام لحظاتم رنگ و بوشو میده... بنویسم ..پس گوش فرا دهید و چشمهایتان را باز کنید.!!!!!!!!! عشق غولانه های دختر و پدر که تقریبا میشه گفت کار هر شبتونه. &nb...