زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

در استانه تولد

سلام دختر با ادب و با محبت و خیلی خیلی مهربونم هر چه بزرگتر میشی خانم تر میشی  امروز میخوام برات از شیرین زبونیات  و کارات بنویسم  البته اگه یادم بیاد  امروز مامان جون قراره از کربلا بیاد از وقتی شنیدی دیگه از خوشحالی تو پوست خودت نمی گنجی.. همش میگی مامان جون کی میرسه دلم براش تنگ شده مامان من مامان جونا خیلی دوستش دارم از بس مهربونه و بعد گفتی اگه یکم دیگه در موردش حرف بزنم اشکم در میاد.. چند دقیقه بعد مامان ساعت چنده  من :ساعت یازده شب  شما :ساعت چند مامان جون میرسه من :ساعت سه نیمه شب  مامان چرا عقربه بزرگه تن...
25 ارديبهشت 1396

شروع مجدد وبلاگ

سلام به دوستای خوبم و عشقم ثنا جون امیدوارم  که حال تک تکتون خوب بوده و باشد. عزیز دلم ثنا جونم الان یکسالی میشه که وبلاکتا به روز رسانی نکرده ام و دلیلش یکمی تنبلی و دلیل اصلیش این بود که لطف خدای مهربون دوباره شامل حالمون شده و یه فرشته کوچولوی ناز مهمون خونمون شد که هم محمد سبحان صداش میزنیم و هم سبحان الان دخترم ثنا جون یه داداش سه ماهه داره که خیلی خیلی دوستش داره و همش ناز و نوازشش میکنه انشاالله که برسم و این دو تا وروجک بزارن من بیام اینجا و خاطراتتون رو بنویسم و باز وبلاگ تعطیل نشه... آمـــــــــــــــــــــین یا رب العالمین &nbs...
24 ارديبهشت 1396

عشق کوچولوی ما 4 ساله شد

                  و امروز دوباره متولد می شوی و شمع ها؛که سهم توست از زندگی و ستاره هایی که به میهمانی امده اند و شکوفه هایی که دوباره خواهند شکفت و عطری که نصیب پروانه هاست و تو سهم من از تمام زندگی تولدت مبارک       دخترم گلم پرنسس کوچولوی من منو ببخش که چندین ماه وبلاگت رو به روز رسانی نکردم ولی به هر حال امروز رو تونستم و اومدم فقط به خاطر عشق به تو و اینجا عزیزم خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم که تو رو به من و بابایی داد  خدایـــــــــــــــــــــ...
27 ارديبهشت 1395

(44 )سه سال و 7 ماهگی

سلام به دختر نازم  ثنا جونم خیلی خیلی دوستت دارم ..... امروز شما  3 سال و 6 ماهگی را به سلامتی سپری کردی و وارد 3 سال و 7 ماهگی شدی  با اروزی بهترینها برای شما گل دخترم ... ماشاالله ،الله اکبر به جونت این روزها  چه بلبلی شدی نمیشه باهات حرف زد زود تند سریع جواب میدی .     امروز داشتم برات خاطراتت را مینوشتم دیدم صدات داره از پایین میاد  گریه کنان اومدی بالا بهت میگم چی شده میگی حلما 2 بار منا گاز گرفته قبلا الان من گازش گرفتم انگشت منه منه کله گنده را گاز گرفتم هیچی دیگه حالا هر چی میگم ثنا جون اشک...
26 آذر 1394

پل خواجو و میدان امام

  سلــــــــــــــــام عزیزم انقدر ذهنم را درگیر خودت کرده ایی که دیگر حتی نمیتوانم مضنون تازه ایی پیدا کنم حالا حق میدهی  در شعرهایم به همین سادگی بگویم " دوستت دارم "؟ روز جمعه  94/8/29 صبح ساعت 7.30 رفتیم خونه اقاجون جعفر برای خوردن کله پاچه که شما و بابا دوست ندارید و من عاشقشم بعد از خوردن غذای لذیذ ساعت 11 با ماشین خاله منیژه و بچه هاش و شوهرش رفتیم پل خواجو چون اب را باز کرده بودند و ما نرفته بودیم ... خلاصه اینکه جای همه دوستان خالی رفتیم و کلی بهت خوش گذشت از بس با بابایی کنار اب بدو بدو کردی و پریدی بغل با...
29 آبان 1394

(43) ماه = سه سال و 6 ماهگی

عزیزم عشقم  ورودت را به 3 سال و 6 ماهگی تبریک میگم... برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست برای تویی که قلبم منزلگه عشق توست برای تویی که احساسم از ان وجود نازنین توست. برای تویی که تمام هستی ا م در عشق تو غرق شد برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک حود کردی برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است. برای تویی که قلبت پاک است.. برای تویی که عشقت معنای بودنم است.....     عزیزم یک ماه دیگه هم با تمام خاطرات و خوب و بدش تمام شد ... توی این ماه بعد از یک هفته که باکارتهای تراشه های الماس کار کردی اونم با میل خودت...
26 آبان 1394

(42) ماه =سه سال و پنج ماه و شیرخوارگان حسینی

سلام   عشــــــــــــــــ ـــــــــــــــقم تو را دختر خانم می نامند ... مضمونی که جذابیتش نفس گیر است.... دنیای دخترانه تو نه با شمع و عروسک معنا چیدا میکند  و نه با اشک و افسون، اما تمام اینها را هم در بر میگیرد تو نه ضعیفی و نه ناتوان، چرا که خداوند تو را بدون  خشونت و زورِ بازو می پسندد اشک ریختن قدرت تو نیست ،قدرت روح توست.... دوستت دارم تا ابد ورودت را به ماه جدید تبریک میگم انشالله فارغ و تحصیلیت ، عروسیت  و کلا موفقیت های زندگیت را جشن بگیریم... آمیــــــــــــــن  در ضمن فرا رسیدن ماه محرم ...
26 مهر 1394

(41)3 سال و 4 ماهگی عشق کوچولوم

سلام عزیزم امیدوارم وقتی این پست را میخوانی و صحیح و سالم و سلامت باشی و هیچ غمی نداشته باشی امروز 40 ماهگیت را به سلامتی تمام کردی و وارد 41 ماهگی شدی... دوستت دارم بد اخلاق من؛شیطون من؛ لجباز من؛ شیرین زبان من؛  کنجکاو من؛ بهانه گیر من؛و......الی اخر   بووووووووووووس      94/6/25 این از خوابیدنت ببین چه شکلی میخوابی..... خونه اقاجون جعفر       94/6/26 درست در روزی که وارد 41 ماهگی شدی موهات را اجازه دادی حنا بزارم اونم با مبینا       داخ...
26 شهريور 1394